{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی برانگیخته‌، بگر در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی برانگیخته‌، بگرمی‌، داغ‌، داغ‌کردن‌ یا شدن‌ گرم‌، حاد، تند، تیز، تابان‌، اتشین‌، تند مزاج, معنی برانگیخته‌، بگرمی‌، داغ‌، داغ‌کردن‌ یا شدن‌ گرم‌، حاد، تند، تیز، تابان‌، اتشین‌، تند مزاج, معنی fcاj;doتi‌، f;ckd‌، bاy‌، bاy‌lcbj‌ dا abj‌ ;ck‌، pاb، تjb، تdx، تاfاj‌، hadj‌، تjb kxا[, معنی اصطلاح برانگیخته‌، بگرمی‌، داغ‌، داغ‌کردن‌ یا شدن‌ گرم‌، حاد، تند، تیز، تابان‌، اتشین‌، تند مزاج, معادل برانگیخته‌، بگرمی‌، داغ‌، داغ‌کردن‌ یا شدن‌ گرم‌، حاد، تند، تیز، تابان‌، اتشین‌، تند مزاج, برانگیخته‌، بگرمی‌، داغ‌، داغ‌کردن‌ یا شدن‌ گرم‌، حاد، تند، تیز، تابان‌، اتشین‌، تند مزاج چی میشه؟, برانگیخته‌، بگرمی‌، داغ‌، داغ‌کردن‌ یا شدن‌ گرم‌، حاد، تند، تیز، تابان‌، اتشین‌، تند مزاج یعنی چی؟, برانگیخته‌، بگرمی‌، داغ‌، داغ‌کردن‌ یا شدن‌ گرم‌، حاد، تند، تیز، تابان‌، اتشین‌، تند مزاج synonym, برانگیخته‌، بگرمی‌، داغ‌، داغ‌کردن‌ یا شدن‌ گرم‌، حاد، تند، تیز، تابان‌، اتشین‌، تند مزاج definition,